باب الواحد (باب «یک») معناى یکتائى خداوند
شیخ بزرگوار ابو جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن موسى بن بابویه قمى فقیه مصنف این کتاب گوید: روزى که جنگ جمل بپا بود عربى برخاست و روى بامیر المؤمنین کرده و گفت: یا امیر المؤمنین تو قائل به یکتائى خدا هستى؟ مردم- از هر سو بر او تاختند که چه هنگام این سخن بود؟ مگر نه بینى که امیر المؤمنین پریشان خواطر است
امیر المؤمنین فرمود: دست از او بردارید که خواسته این عرب همان است که ما بر سر آن با این مردم مىجنگیم .
سپس فرمود: اى مرد عرب این گفتار: که خدا یکى است دو صورتاش بر خدا روا نیست و دو دیگر روا است
اما آن دو که روا نیست:
1- کسى بگوید خدا یکى است و مقصودش یکى از لحاظ عدد- یک دانه- باشد زیرا آنچه دومى ندارد بشماره نیاید مگر نه بینى آن که گفت: خدا سومى از سه موجود است، کافر شد؟.
2- کسى بگوید: خدا یکى است و مقصودش نوعى از جنس باشد این هم روا نیست ، زیرا تشبیه خدا است و پروردگار ما والاتر و بالاتر از این است که شبیه و مانند داشته باشد،
و اما آن دو که گفتنش روا است:
1- کسى گوید خدا یکى است یعنى بىمانند است آرى خداى ما چنین است.
2- کسى گوید خداى عزّ و جلّ یکتا است و یگانه یعنى ترکیبى در ذاتش نیست و قابل پخش با جزاء نیست نه در خارج و نه در عقل و نه در خیال، آرى خداى ما- عزّ و جلّ- چنین است.